میرامووی

داستان دختری به‌نام کارا رابینسون که از یک آدم‌ربایی جان سالم به‌در می‌برد و باعث دستگیری یک قاتل سریالی می‌شود...

گروهبان جان کینلی در آخرین سفر خود در افغانستان با مترجمی محلی به نام احمد همراه می‌شود. احمد جان خود را به خطر می‌اندازد تا جان کینلی که مجروح شده را با عبور از مسیرهای طاقت فرسا به مکانی امن منتقل کند...

با نزدیک شدن به تعطیلات عید پاک، مادری به نام داون اسپنسر، دستبندی را پیدا می‌کند که سال‌ها قبل آن را درست کرده بود و هر مهره آن یادآور موهبتی خاص در زندگی‌اش بود. حال همانطور که داون بار دیگر ایمان خود را به دست می‌آورد، این دستبند او را به مسیری هدایت می‌کند که هرگز تصورش را هم نمی‌کرد…

مردی به نام پل استرجز که همراه با خانواده خود برای تعطیلات به مکزیک سفر می‌کنند. در این میان زمانی که آن‌ها از یک دکل نفتی بازدید می‌کنند، توسط یک کوسه عظیم‌الجثه معروف به دیو سیاه مورد حمله قرار می‌گیرند....

در هتلی دور افتاده یک جشن عروسی در حال برگزاری است که گروهی از افراد اجیر شده به آن حمله کرده و کنترل را به دست می‌گیرند. حال این وظیفه داماد، ساقدوش داماد و بهترین دوست آن‌هاست تا با تروریست‌ها مبارزه کرده و گروگان‌ها را نجات دهند اما…

یک متخصص کامپیوتر آمریکایی و روسی دوستی غیرمحتملی با هم پیدا می‌کنند و سعی می‌کنند از KGB فرار کنند و معروف‌ترین بازی ویدیویی جهان را به خارج از اتحاد جماهیر شوروی قاچاق کنند.

پسر نوجوانی برای آنکه راه پدرش را که یک شکارچی افسانه ای طوفان بوده ادامه دهد، از خانه فرار و مادرش را ترک می کند...

الی در سفری به زادگاهش،خاطراتش با پارتنر سابقش را به خاطر می آورد و شصیت کنونی خود را زیر سوال می برد.

پس از آن که بیلی بتسون قدرت شزم را در اختیار تمام خانواده خود قرار داده است، آن‌ها با تهدید جدیدی از سوی الهه‌هایی خبیث روبرو می‌شوند که قدرت‌ها و روابط اعضای این خانواده را به چالش می‌کشند. به همین سبب نیز بیلی به واسطه قدرت‌های خود وظیفه پیدا می‌کند تا باری دیگر جهان را از خطر نابودی نجات دهد…

پس از آخرین جنایات قاتلی با ماسک روح، چهار بازمانده، سامانتا، تارا کارپنتر و دوقلوها چاد و میندی میکس، همه چیز را در شهر وودزبورو پشت سر گذاشته تا زندگی جدیدی را در شهر نیویورک آغاز کنند اما اوضاع آنطور که آن‌ها تصور می‌کردند پیش نرفته و…