میرامووی

یک زن که به طور اتفاقی، بر اثر مصرف ماده‌ای که به دست عموم نرسیده ویژگی های خاصی پیدا می کند که در هیچ انسانی وجود ندارد و...

فیلم درباره دو دختر است که رابطه دوستی شدید و خطرناکی دارند. یکی از انها چارلی نام دارد که تنها 17 سال دارد و با شک، سرخوردگی و تنهایی شکنجه شده است. وقتی که سارای زیبا و با اعتماد به نفس از راه می رسد، این دو جدایی ناپذیر می شوند و چارلی باز دوباره احساس سرزندگی می کند، اما...

این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است و داستان زوجی به نام پگی و لیو را روایت می کند که روزی اتفاقی ناگواری برای آنها رخ می دهد. پگی بر اثر تصادفی بسیار شدید به کما می رود و بعد از چند روز که به هوش می آید، حافظه اش را از دست داده است …

چهار دختر دانشجو پس از سرقت از یک رستوران برای رفع نیاز های خود حال تصمیم گرفته اند به سفری برای تعطیلات بروند و با اینکار وارد گروهی از باندهای مواد مخدر شوند...

یک زوج سالخورده که سابقا استاد موسیقی بوده اند، از دیدن گذشته و زندگی خود شادمان هستند. اما زمانی که یکی از آنها دچار حمله ی قلبی می شود، زندگی شادشان در معرض نابودی قرار می گیرد و…

داستان فیلم درباره‌ی خانواده‌ای است که برای یک سفر تفریحی تجاری به پاریس سفر می‌کنند. در آنجا آنها که از لحاظ مادی در وضع خوبی هستند ، با زندگی‌ها و دنیای جدیدی آشنا می‌شوند که به آنها دیدی می‌دهد که چگونه می‌توانستند با تغییراتی در زندگی و در گذشته‌ی خود ، از دنیا و آسایش و خوشبختی بهتری برخوردار باشند و…

فیلم روایت گر 2 داستان جداگانه است، داستان اول مربوط به جاستین است و داستان دوم مربوط به جان است...

این فیلم داستان زندگی مارگریت شانل (ملقب به کوکو شانل) را روایت می کند. کوکو شانل یکی از بزرگترین وزنه های دنیای مد فرانسه بود و در فیلم، زندگی او را پیش از اینکه به شهرت و ثروت برسد می بینیم...

کاترین (مور) و دیوید (نسون ) زوج خوشبختی هستند که یه پسر با استعداد هم دارند. همه چیز خوب پیش میرود تا زمانی که دیوید هواپیمای خود رو از دست میده برای برگشتن به خانه و همچنین مراسم تولد سورپرایز کننده ای رو که همسرش هم براش تدارک دیده بود رو از دست میده ، از همین جا همسرش به اون شک میکنه و تصمیم میگیره تا دیوید رو با یه آزمایش سخت بیازماید و تا اینکه…

رایتن بیچ نیویورک. «لنرد» (فینیکس) جوانی دل شکسته از رابطه ای ناموفق به نزد ناپدری مهربانش، «روبین» (ماشونوف) و همسر او، «روت» (روسلینی) بازگشته است. پدر و مادر که نگران افسردگی و تنهایی پسر هستند می کوشند تا دختر یکی از دوستان خانوادگی، «ساندرا» (شا) را با او آشنا کنند. البته «ساندرا» خیلی زود به «لنرد» علاقه مند می شود. در حالی که نظر خود «لنرد» را دختری در همسایگی به نام «میشل» (پالترو) جلب کرده است..