میرامووی

جی وو را دنبال می‌کند، یک رانده شده در یک دبیرستان خصوصی معتبر که با هاک سونگ، نگهبان مدرسه آشنا می‌شود و از او می‌خواهد ریاضیات را به او یاد دهد و با هم دوست شوند، اما دوستی آنها پس از یک حادثه در مدرسه به خطر می‌افتد.

در سال 1999، یک نوجوان خوش قلب به خاطر بهترین دوستش یکی از همکلاسی‌های محبوبش را زیر نظر می گیرد...

درباره شخصی به نام وزمیر است که مدتها قبل از تعلیم گرالت و پس از اینکه با درخواست قانون غافلگیری از سوی دگلان اسرارآمیز مواجه می شود، ماجراجویی خود را به‌عنوان یک ویچر آغاز میکند...

پارک دونگ وون (کیم سونگ کیون)، یک مرد معمولی است که به همراه خانواده اش بعد از 11 سال کار کردن، به خانه ای جدید نقل مکان می کنند. آنها یک دورهمی برگزار و همه دوستانشان را دعوت می کنند. اما باران شدیدی شروع به بارش کرد در یک لحظه، سوراخی بسیار بزرگی در خانه ایجاد می کند؛ به طوری که در یک دقیقه، کل خانه را با ساکنین آن، به داخل فرو می برد...

در خلال جنگ سال 1991، پرسنل و خانواده های هر دو کشور کره جنوبی و سفارتخانه های کره شمالی یک هدف مشابه دارند: فرار از موگادیشو...

بعد از اینکه گری حلزون حیوان خانگی مورد علاقه باب اسفنجی با حلزون چرت زد، او و پاتریک وارد ماجراجویی حماسی در شهر گمشده آتلانتیک سیتی می شوند تا گری را به خانه بازگردانند.

در فیلم کره ای تماس ، سو یون و یون سوک به طور اتفاقی از طریق تماس با تلفنی قدیمی با یکدیگر آشنا میشوند. سو یون متوجه میشود که یون سوک نیز در همین خانه زندگی میکند و…

مردی حافظه‌اش را از دست داده‌ و هر دوازده ساعت یکبار با جسم و بدنی جدید از خواب بیدار می شود...

کی تاک و خانواده اش علاقه مند به پارک های ثروتمند و پر زرق و برق هستند، زیرا خود را در زندگی نادیده می گیرند و در یک حادثه غیر منتظره درگیر می شوند...

«جانگسو» مأمور تحویل کالا با هائمی دختری که زمانی در محله او زندگی می‌کرد، روبرو می‌شود. «هائمی» از «جانگسو» می‌خواهد وقتی او به آفریقا سفر می‌کند مراقب گربه‌اش باشد. «هائمی» از سفر برمی‌گردد و یک مرد جوان اسرارآمیز به نام «بن» را که در سفر با او آشنا شده است، به «جانگسو» معرفی می‌کند. یک روز «بن» با «جانگسو» درباره نامعمول‌ترین سرگرمی خود صحبت می‌کند.