میرامووی

کانگ جی وون با پارک مین هوان ازدواج کرده است. زندگی زناشویی او به دلیل شوهر خودخواه و مادر طلبکارش خوب پیش نمی رود. کانگ جی وون نان آور خانواده است، در حالی که همسرش پارک مین هوان بیکار و بدهکار است. کانگ جی وون نیز تمام کارهای خانه را خودش انجام می دهد. یک روز، کانگ جی وون متوجه می شود که سرطان دارد و زمان زیادی برای زندگی کردن ندارد. بدتر شدن اوضاع، او شاهد است که شوهرش و دوست نزدیکش جونگ سو-مین با هم رابطه دارند. او با این دو نفر وارد درگیری فیزیکی می شود و توسط همسرش پارک مین هوان کشته می شود. لحظه بعد، کانگ جی وون چشمانش را باز می کند و خود را در گذشته می بیند، 10 سال قبل زمانی که با پارک مین هوان قرار می گذاشت. او تصمیم می گیرد با وادار کردن جونگ سو مین به ازدواج با پارک مین هوان زندگی خود را تغییر دهد....

مردی در مواجهه با سختی‌ها و فکر خودکشی پس از یک سری شکست‌ها، با مرگ مواجه می‌شود و مأموریت می‌یابد تا بارها و بارها از طریق 13 زندگی دیگر مرگ را تجربه کند تا شانس زندگی را به دست آورد.

داستان درمورد چون سانگ هوک یه پری جذابه که خیلی راحت زنا عاشقش میشن اما پونصد سال پیش به خاطر اشتباهی بالاش سوختن و برای برگردوندن بالاش ،بیست و هفت بار تناسخ رو پشت سر گذاشته و حالا در بیست و هشتمین بار با اوه بک ریون که دامپزشک و زیباست روبرو میشه اما یه مشکلی این وسط هست بک ریون تا حالا عاشق مردای زیادی شده اما هربار طرفش تجربه نزدیک به مرگ رو تجربه می‌کنه و همه ازش فراری میشن به همین خاطر با کسی رابطه نداره اما به شدت مشتاق عشقه و ...

این سریال بر اساس داستان استفان کینگ، مجموعه ای از شخصیت ها و موضوعات برگرفته از شهر تخیلی کسل راک است و ...

یک درام اکشن هیجان انگیز که عاشقانه و زندگی مشترک ناهمگون بین یک وارث چائبول، دو دو هی، و گو وون، شیطانی که یک شبه توانایی خود را از دست می دهد را به تصویر می کشد.

کیم بونگ سوک، جانگ هی سو و لی گانگ هون در یک دبیرستان تحصیل می کنند. آنها شبیه دانش آموزان عادی به نظر می رسند، اما توانایی های خاصی دارند که از والدین خود به ارث برده اند. کیم بونگ سوک می تواند پرواز کند. جانگ هی سو توانایی‌ بهبود سریع پس از زخمی شدن دارد. لی کانگ هون قدرت و سرعت عجیبی دارد…

در ژاپن پساآخرالزمانی که آکنده از نیروهای شرور است، پسر خوش قلبی به همراه اهریمن کوچک خود قدم به یک ماجراجویی می گذارد تا مادرش را نجات دهد.

هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شد. با این حال، پدر و مادر و خواهر کوچکترش هان یو را دوستش ندارند. او همیشه از خانواده اش جدا بود. اکنون هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج کرده است. او متوجه می شود که شوهرش دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک قطع می کند و …

داستان این سریال که در دنیای خیالی جنگ ستارگان در جریان میباشد، درباره یک تفنگدار تنها به نام ماندالورین است که درد و رنج های بسیاری را کشیده هست و در یک کهکشان دور افتاده خارج از قلمرو جدید سرگردان میباشد و سعی دارد به هدف خود برسد. اما…

یک کشیش تبعیدی در حالی که در دهکده ای دور افتاده در اسپانیا زندگی می کند سعی می کند از شیاطین بگریزد اما...