میرامووی

هونگ چو با شخصی به نام جه چان آشنا می شود که یک دادستان تازه کار است و قصد دارد به او بگوید که چه می بیند تا بتواند به کمک او کاری را به انجام برساند. جه چان دادستانی تازه کار است و او هم مانند هونگ چو 29 سال دارد و با این که ظاهری سرد و جدی دارد اما در برخیس اوقات او کارهایی می کند که باعث می شود این شک برانگیخته شود که او فردی ساده لوح است.

دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود…

یک خانواده تشنه قدرت از خون آشامان در صددیافتن فرصت ورود به شهری هستند که خود آن را بنا ساخته اند. و قصد دارند بر مردمی که سالها آنها را آزار داده اند ,تسلط بیابند.

سه سال پس از ناپدید شدن 2 درصد از جمعیت جهان، گروهی از مردم در یک جامعه کوچک نیویورک سعی می کنند به زندگی خود ادامه دهند و در عین حال با فاجعه ماهیت غیرقابل توضیح این رویداد کنار بیایند.

پس از یک رویداد فوق طبیعی در کلیسای خود، یک واعظ از یک خون آشام و سابق خود برای یافتن خدا کمک می گیرد.

ونگ هوان یک آشپز جوان موفق است، اما خودش را در دردسر می بیند. او پس از سقوط تصادفی به استخر شنا در حالی که توسط پلیس تحت تعقیب قرار گرفته بود، در بدن یک زن در سلسله چوسون از خواب بیدار می شود.

سریال تلویزیونی امریکایی است که داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد …

دو مین جون، بیگانه ای که 400 سال پیش به سیاره ما آمده است، می تواند تا 3 ماه دیگر به سیاره خود بازگردد، اما زمانی که بازیگر معروف چون سونگ-یی را ملاقات می کند، تمام قرن هایی که برای فاصله گرفتن از انسان ها سپری کرده است، به این سیاره می رسد. یک پایان.

این سریال که از رمانی به همین نام اثر تری پرچت و نیل گیمن اقتباس شده است، در زمانی اتفاق می افتد که دنیا به سرعت به آخر خود نزدیک می شود. در این بین، یک فرشته به نام ازیرافیل و یک شیطان به نام کراولی که سالهاست در میان انسان های فانی زندگی می کنند، تصمیم می گیرند که از وقوع آخرالزمان جلوگیری کنند. اما اول، آن ها باید ضد مسیح 11 ساله را پیدا کنند…

یک جادوگر جوان به نام نیموء در سفر خود برای یافتن یک شمشیر قدرتمند باستانی با جوانی به نام آرتور مواجه شده و...