میرامووی

در آینده ای نه چندان دور، و در دورانی که یک رهبر فاشیست به اسم "آدام ساتلر" بر مردم حکومت می کند که معتقد است مردم به آزادی احتیاج ندارند و تنها کافیست در آرامش باشند. در همین زمان فرد مرموزی با اسم مستعار "وی" تصمیم می گیرد با این نظام استبدادی مقابله کند. او که یک نقاب پلاستیکی بر چهره دارد جان دختری را که مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفته نجات می دهد و سپس از او می خواهد که در این راه او را یاری دهد، اما ...

گروهی از مدل‌ها برای عکاسی، شبی را در یک خانه‌ی دورافتاده سپری می‌کنند. اما این اقامت به یک کابوس وحشتناک تبدیل می‌شود و ...

پیش درآمدی بر فیلم های predator، داستان پیدایش شکارچی در جهان ملت کومانچ در 300 سال پیش. نارو، یک زن جنگجوی ماهر، برای محافظت از قبیله خود در برابر یکی از اولین شکارچیان بسیار تکامل یافته ای که روی زمین فرود آمد، می جنگد...

فیلم بر اساس داستان واقعی روایت شده و در مورد کاپیتان یک تیم است که در طی یک مسابقه 400 مایلی در جنگل‌های اکوادور، با سگی زخمی به نام آرتور دوست می‌شود. حال آرتور این تیم را در یک مسابقه طاقت‌فرسا همراهی کرده و در نهایت میکائیل تصمیم می‌گیرد سرپرستی او را به عهده بگیرد …

در مورد مرد جوانی به نام کید است که تصمیم می‌گیرد از رهبران فاسدی که مادرش را به قتل رساندند و همچنان به قربانی کردن افراد فقیر و ناتوان ادامه می‌دهند، انتقام بگیرد و…

آسفالت سیتی یا مگس های سیاه؛ فیلمی مهیج درام به کارگردانی ژان-استفان ساوار و بازیگری شان پن و تای شرایدن است. یک امدادگر جوان به نام اولی کراس در یک ماموریت شیفت شب در نیویورک با امدادگری کهنه‌کار به نام جین روتکوفسکی همراه می‌شود. اما هنگامی که اولی کراس با انواع جرم و جنایت، افراد بی‌خانمان و مصرف گسترده مواد مخدر، روبرو می‌شود، دیدگاهش درباره زندگی و مرگ تغییر میکند…

داستان فیلم در مورد آتش نشان داوطلبی با بازی "آنجلینا جولی" است که پس از آنکه نمی‌تواند جان سه نفر را از آتش نجات دهد، به پسر 12 ساله‌ای برمی‌خورد که دو قاتل او را تعقیب می‌کنند. آن ها به جنگل می‌گریزند ولی آن دو آدمکش جنگل را به آتش می‌کشند تا آن ها را بیابند و ....

دو زن که در دوران کودکی با یک دیگر دوست بوده اند و اکنون همسایه هستند، هردو عاشق پسر های همدیگر می شوند…

تنفس؛ فیلمی علمی تخیلی اکشن مهیج به کارگردانی استفون بریستول و بازی میلا یوویچ است. سرگذشت مادری به نام مایا و دخترش را روایت می‌کند که پس از غیرقابل‌سکونت شدن زمین به سبب کاهش اکسیژن به یک پناهگاه زیرزمینی رفته‌اند. تنها راه بازگشت به سطح زمین از طریق لباس‌هایی است که داریوس همسر مایا ساخته. وقتی زوجی مرموز از راه می‌رسند و ادعا می‌کنند که داریوس را می‌شناسند و از سرنوشت او آگاهی دارند، مایا می‌پذیرد که آن‌ها را به پناهگاه راه دهد اما…